طرح کری «C5+1» و افغانستان

عضو شوید
سفر جان کری به اسیای مرکزی

سفر سه روزه وزیر خارجه امریکا به اسیای مرکزی در رسانه های منطقه وسیعاً تنویر شده است. در استانه بازدید از طریق «صدای امریکا» اعلام شده بود که مقامات رسمی واشنگتن سفر کری را به مثابه امکان اطمینان دادن به جمهوری های اسیای مرکزی به مطمئین بودن و خدشه ناپذیری روابط انها با امریکا بررسی میکنند.

جان کری تا چه اندازه در این کار موفق شده و به عقیده کارشناسان روسی، در پشت این سفر به اسیای مرکزی بصورت کل چه چیز قرار دارد؟

به دیدگاه از مسکو در تبصره مبصر ما پیوتر گنچاروف توجه فرمائید.

ملاقات با وزرای خارجه پنج جمهوری اسیای مرکزی در ثمرقند ماهیت سفر جان کری را به جمهوری های شوروی سابق اسیای مرکزی تشکیل داد. در این ملاقات چارچوب نو حضور امریکا در منطقه — «C5+1» پیشنهاد گردید. روشن است که « C5» به معنی قزاقستان، قرغزستان، تاجکستان، ترکمنستان و ازبکستان و «+1»   - طبعاً، خود امریکا می باشد.

به عقیده کارشناسان روسیه، چارچوب «C5+1» باید کمی توجه امریکا را به منطقه جبران کند و، نظر به امکانات، نفوذ چین و روسیه را در ان کاهش دهد، اگر چه شخص کری در عین حال اطمینان داد که در سیاست جمهوری های اسیای مرکزی شوروی سابق مساله انتخاب بین امریکا، چین و روسیه نباید مسلط باشد.

این امر جدا است که شخص کری طرح «C5+1» را چگونه ارزیابی میکند.

به اساس بیانات او که در مصاحبه با تلویزیون «میر» اظهار داشته، امریکا فقط خواستار همگرایی اقتصادی در کشورهای اسیای مرکزی می باشد. به مثابه دلیل به این نقطه اشاره شده که امریکا میتواند از تجارت از شرق به غرب حمایت نماید، میتواند بازارهای یوریشیا را با اروپا و چین متحد سازد و همه از این کار فقط نفع خواهند برد. هدف سفر او به کشورهای اسیای مرکزی — کارکردن بر مسایل امنیتی و مبارزه با تروریزم، بشمول، مساله افغانستان بود.

در اصل مساله افغانستان که در حال حاضر مشکل عمده منطقه شمرده میشود، به نهایت ندرت یاداوری میشد. و این در حال است که طرح «C5+1» بصورت مشکوک بازهم با پروژه «اسیای مرکزی بزرگ» امریکا یکسان تلقی میشود که در ان به افغانستان به مثابه «قلب اسیا» نقش مرکزی داده شده بود. پس چه واقع شد؟ ایا افغانستان بیش از این «قلب اسیا» نیست و میتوان بدون ان کار را پیش برد؟

پاسخ به این سوال ساده است: پروژه «اسیای مرکزی بزرگ» از همان ابتدا خیال پرستی بود و از همینرو به یاد فراموشی سپرده شد. اژدر کورتوف کارشناس ارشد روسی در باره مسایل اسیای مرکزی، منجمله، به این نظر است.

اژدر کورتوف میگوید: حالا دیگر « اسیای مرکزی بزرگ» را به خاطر نمی اورند. در واشنگتن نتوانستند در چارچوب این پروژه جمهوری های اسیای مرکزی را به افغانستان وابسته سازند. امریکا مجبور گردید با رسوایی بخش اعظم نیروهای خود را از افغانستان، بدون اینکه مشکلات ان را حل کند، خارج ساخت. برعلاوه این، انها مجبوراً تا اندازه زیادی ابتکار عمل را در باره حل منازعه افغانستان به رقبای سیاسی خود در منطقه — روسیه- چین و ایران، واگذار کردند.

در سفر کری به اسیای مرکزی نقاط دیگری نیز وجود دارند. در امریکا همین اکنون کمپاین مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری راه اندازی شده است. علیه رئیس جمهور بارک اوباما اعتراضات زیادی از طرف جمهوریخواهان و  حزب دموکرات خود او به ارتباط سیاست خارجی که او پیش می برد، ابراز میگردند. به عقیده مخالفان او، سیاست اوباما بیش از حد نرمتر است که به زیان ان نقش امریکا منجر شده که انکشور بعد از فروپاشی شوروی بازی میکرد.

به عقیده اژدر کورتوف، نقطه دیگر که قصر سفید را به سفر عاجل وزیر خارجه به اسیای مرکزی وادار ساخته، این واقعیت شمرده میشود که در حال حاضر ولادیمیر پوتین سیاستمدار شماره یک در جهان محسوب میشود. همین او بر جریان پروسه های جهانی اثر می گذارد. وضع موجو نمی توانست بدون اقدام جوابیه از جانب واشنگتن باقی بماند. و سفر کری به اسیای مرکری به چنین اقدام مبدل گشت.

کری در ثمرقند در باره معرفی طرح «C5+1» گفت: " کشورهای اسیای مرکزی در باره رعایت ستندردهای بین المللی بعد از کسب استقلال تعهد نمودند و هرکدام انها با انها و با یکدیگر برای رعایت این ستندردها کار مینماید".

اژدر کورتوف میگوید: امریکا ناکامی سیاسی خود را با اقدامات فعال برای ان می پوشاند، تا مقامات عالی بعد شوروی و متحدین خود در ناتو و یکجا با انها تمام جهان را به این امر متقاعد سازد که انها مانند گذشته بصورت مطمئین نبض تمام سیاره را در دست دارند و مانند گذشته توانایی عملکرد فعال دارا می باشند.

نوار خبری
0
برای شرکت در گفتگو
ورود به سیستمیا ثبت نام کنید
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала