جنگ در بحر در روشنی سند جدید روسیه

صالح ابو نثار (Saleh Abu Naser) در نشریه نون پست مصر می نویسد، نیروهای بین المللی مطابق موقعیت جغرافیایی بین نیروهای زمینی و بحری تقسیم شده اند. برای چنین کشورها، مانند انگلستان و امریکا، قدرت در بحر و توانایی پیشبینی حوادث میتواند نقش عمده در تعیین سیاست منطقوی و جهانی بازی نماید.

آنها، بر اتکا بر بحریه نظامی خود، میتوانند هرنوع محاصره را، با استفاده از پوتنسیال برای افزایش صادرات، با تقسیم مجدد تجارت در آبناهای بحری و استفاده از توانایی کنترول بر تجارت در زمان جنگ و صلح، رفع نمایند.
روسیه توانایی قوی نظامی، موقعت مناسب جغرافیایی و ذخایر سرشار گاز دارد که اروپا را تامین میکند. این امر دول دیگر را مجبور میسازد که منافع آن را مدنظر بگیرند. ولی مسکو بازهم هراس دارد که اگر رقبایش در مورد سازماندهی محاصره آن تصمیم بگیرند، به حد کافی در بحر حفاظت نشده است. خط دفاعی بحری برای دولت با چنین مقیاس، به حد کافی قوی نیست که روسیه را به تقویت بحریه بالتیک مجبور می سازد. روسیه به همین هدف کریمیا را در سال 2014 به خاک خود پیوست، تا راه دسترسی به بحیره سیاه داشته باشد. ولی جزیره نمای کریمیا نفوذ محدود را در بخش شمالی آن برای روسیه تامین میکند. روسیه از همینرو به بحیره مدیترانه رو آورد و پایگاه خود را در سواحل سوریه اعمار کرد.
سند اخیر که در روسیه امضا شده (صحبت راجع به «اساسات سیاست دولتی فدراسیون روسیه در عرصه فعالیت نظامی — بحری در دوران تا سال 2030» مطرح می باشد، سند در تاریخ 20 جولای سال 2017 امضا شده است — تبصره مدیریت مسوول)، تلاش امریکا را جهت کنترول بر آب های بین المللی به مثابه تهدید به امنیت ملی تعیین میکند.
روسیه با غرب که نفوذ آن را در بحیره بالتیک از طریق بازداری دول بالتیک که از نقطه نظر جغرافیایی بخش اتحادیه اروپایی شمرده میشود، مقابله میکند. این کار به مثابه عظمت طلبی های جیوپولیتیکی دراز مدت روسیه تلقی میشود. برعلاوه این، بحیره بالتیک در امر حفاظت سرحدات روسیه در برابر توسعه ناتو اهمیت خاص دارد.
قابل یاداوری است که امریکا از تیوری جیوپولیتیکی نیکولاس سپیکمن پیروی میکند که مطابق آن جهان به سه بخش تقسیم شده: هارتلند، هلال داخلی و هلال خارجی. روسیه به ساحه هارتلند مربوط می باشد و مطابق این تیوری کسی که این ساحه را کنترول میکند، جهان را اداره میکند. چون روسیه بخش اعظم ساحه متذکره را در بر میگیرد، پس امریکا جهت تقویت کنترول بر دول هلال داخلی که با روسیه همسرحد اند، تلاش می ورزد. برای این کار استقرار سیستم مدافعه راکتی در خاک اتحادیه اروپایی پلان شده و همچنان نباید موجودیت سلاح هستوی را فراموش کرد که در خاک عده دول در دوران جنگ سرد جابجا شده است.
این سند تهدید هستوی را که از امریکا ناشی میشود، توضیح میکند. روسیه به عواقب منفی این اقدام که از طرف رهبری امریکا پلان شده، باور دارد.
در سند که چندی قبل در مسکو تصویب شد، گفته شده که تلاش امریکا جهت کنترول نمودن آب های بین المللی — تهدید برای امنیت ملی است. روسیه به افزایش توجه به آب های اقیانوس جهانی و تلاش های امریکا در مورد محدودساختن دسترسی آن بر آبنا ها توجه مبذول میدارد. روسیه امریکا را به برقراری توازن نیروهای بحری فرامیخواند.
روسیه جهت کاهش تهدید سند جدید امضا نموده که در آن راجع به توانایی آن در مورد تغییر تسلیحات نظامی — بحری، بشمول تحت البحری ها و کشتی های جنگی تذکر بعمل آمده است. همچنان به ضرورت طراحی و نگهداری کشتی های جنگی و سیستم های بحری، خاصتاً راکت های بالدار روسیه اشاره شده است.
در سند گفته شده که امریکا نسبت بکاربد ممکن سلاح هستوی تهدید بزرگ به بار می آورد، به خاطریکه نیروهای بحری امریکا تا هنوز از روسیه برتری دارند. در جمله تسلیحات امریکا کشتی های جنگی بحری برای گزمه در ابحار، کشتی های طیاره بردار، تحت البحری ها، کشتی های دیسانت و کشتی های شامل می باشند که راکت های بالدار را حمل میکنند و وظابف دفاعی را اجرا میکنند و همچنان کشتی های فرش کننده ماین و حمل کننده تورپیدها برای نابودسازی کشتی های دشمن، شامل می باشند.
ولی روسیه، با امضا نمودن این سند، آمادگی خود را جهت جلوگیری از محاصره بحری و همچنان افزایش سهم خود در صادرات سلاح های جنگی بحری، خاصتاً در روشنی منازعه بر سر منابع بحری، نشان داد.