پرتاب اسپوتنیک در امریکا ترس و وحشت واقعی را بوجود آورد

CC BY 4.0 / Mil.ru / (Cropped photo)پرتاب اسپوتنیک در امریکا ترس و وحشت واقعی را بوجود آورد
پرتاب اسپوتنیک در امریکا ترس و وحشت واقعی را بوجود آورد - اسپوتنیک افغانستان
عضو شوید
مانو سعدیه (Manu Saadia) در مقاله منتشره در روزنامه «The New Yorker»، چاپ امریکا می نویسد، در تاریخ 4 اکتوبر 60 سال قبل در دشت های جنوبی قزاقستان در اتحاد شوروی اولین قمر مصنوعی موسوم به اسپوتنیک به مدار زمین پرتاب شد. اسپوتنیک کره جلادار از الیاژ المونیم، مگنیزیم و تیتان به قطر 58 سانتی متر و وزن معادل وزن شخص بالغ بود.

اسپوتنیک فقط توسط آن وسایل تجهیز شده بود که بدون آنها اصلاً پرواز به فضا ناممکن بود: فرستنده رادیویی، بطری و پکه سردکننده. اسپوتنیک با چهار آنتن آن شباهت زیادی به کدام خزنده نما از فلم های کتیگوری В داشت و صداهای «بیپ» طول موج بلند که پخش میکرد، تائثیر آن را هنوز هم بیشتر تقویت میکرد. این دستگاه، مانند آن راکت — تغییریافته بالیستیکی قاره پیما موسوم به « هفت گانه» که دستگاه مذکر را به فضا رسانده بود — نام نسبتاً بانفوذ — «اسپوتنیک» کسب کرد. (این کلمه به معنی «رفیق همراه» می باشد، در صورت که اگر کسی در این مورد شک پیدا کند که به فضا آن را کمونیستان پرتاب کرده).
پرتاب اسپوتنیک ترس و وحشت واقعی را در امریکا بوجود آورد. روسان توانستند نه تنها از امریکا پیش شوند، بلکه این کار را به وسیله دستگاه فضایی انجام داده که نیروهای بحری امریکا مصروف ساختن آن بودند. این بحران مینین ویلیامس (G. Mennen Williams) والی میشیگان را مجبور ساخت از رئیس جمهور دوآیت ایزنهاور، به شکل شعری، انتقاد کند. چهاربیتی اول تقریباً چنین بود:«اسوتنیک کوچک در ارتفاع بلند پرواز میکند / با صدای ساخته شده در مسکو. / شما به جهان نشان دادید که آسمان به کمونیستان تعلق دارد،/ در حال که کاکا سیم خوابیده است».
احتمالاً، یگانه مردم که پرتاب نو اسپوتنیک آنها را تکان نداد، دانشمندان بود. هم در اتحاد شوروی و هم در امریکا قبلاً راجع به این اعلام میداشتند که آنها قمر مصنوعی را به مدار زمین در چارچوب کمپاین یک و نیم ساله بنام سال بین المللی جیوفزیک خواهند فرستاد که توسط دونالد فاگین (Donald Fagen) از گروه Steely Dan در آهنگ در سال 1982 که تلاش راه اندازی مناسبات دیپلوماتیک و همکاری بین کشورها محسوب میشد، ابدی گردیده است. در این برنامه 67 کشور و 4 هزار انستیتوت تحقیقاتی شرکت ورزیدند که اعزام هیات ها را به نقاط مختلف سیاره ما سازماندهی و تمویل مینمودند و بعداً نتائیج تحقیقات خود را آزادنه تبادله میکردند. (چین یگانه کشور بود که این پروگرام را به نشانه اعتراض علیه شمول تایوان در آن، ترک کرد). تا 4 اکتوبر تقریباً به سال بین المللی جیوفزیک توجه مبذول نمی داشتند. ولی اسپوتنیک به آن سیگنال مبدل گشت که تمام جهان آن را شنید — دستاورد جسورانه تخنیکی که با حرکت ماهرانه تبلیغاتی به حمایت از کمونیزم فضایی همراه بود.
راجر لونیوس (Roger Launius) مورخ ناسا نوشته بود:«پرتاب اسپوتنیک-1 "اثر پیرل هاربور" بر نظرات جامعه امریکایی بجا گذاشت. این به تکان مبدل گشت که اتباع عادی دروازه به عهد تسخیر فضا در شرایط بحران گشودند». این حادثه، به شکل کامل، به جهان نشان داد که روسیه و مطابقاً تمام بلاک کمونیستی تا اندازه زیادی از امریکا پیش می باشد و اینکه در مبارزه بین این دو ابرقدرت به خاطر سلطه عرصه جدید بوجود آمد. بدون درنظرداشت اینکه ایزنهاور به خاطر عکس العمل اولی قاطعانه خود، به احتمال زیاد نسبت اینکه او و اداره او از برکت طیاره جاسوسی U-2 که در همان سال بکار گرفته شده بود، چیزهای به مراتب بیشتر نسبت به آن که آنها نشان دادند، تا اندازه زیادی مورد انتقادات شدید قرار گرفتند. واقعاً هم، آرشیف های که چندی قبل محرمیت بر آنها برداشته شده، نشان میدهند که ایزنهاور به اتحاد شوروی مجال رسیدن اول به فضا را داده است، تا مثال بوجود آورد. و امریکا بعد از آن به راحتی میتوانست سفینه های جاسوسی را به فضا پرتاب کند و این کار خشم شدید از جانب رقیب عمده خود در جنگ سرد را بوجود نخواهد آورد.
اسپوتنیک به موفقیت عرمنتظره برای علوم و تحصیلات در امریکا مبدل گشت. بعد از پرتاب آن یک سال هم نه گذشته بود که کانگرس امریکا قانون راجع به دفاع و تحصیلات ملی تصویب نمود که امکان افزایش قابل ملاحظه تمویل مالی مضامین دقیق در مکاتب را فراهم ساخت و ابتکار تحقق اولین برنامه فدرالی قرضه های امتیازی محصلان را پیشکش نمود. ولی میراث اسپوتنیک به این محدود نماند. کانگرس، دو ماه قبل از آن که در سیستم تحصیلات تغییرات وارد کرد، قانون راجع به هوانوردی و تحقیقات فضایی را تصویب کرد که طبق آن ناسا ایجاد شد و برنامه های فضایی امریکا به ارگان های ملکی قدرت سپرده شدند. تحقیقات فضایی و تخنالوژی های فضایی بیش از این نباید در خدمت اهداف نظامی قرار داشته باشند. از این لحظه به بعد آنها باید به بخش از تلاش های اجتماعی جهت اندوختن دانش علمی و مهارت های انجنیری مبدل گردند.
60- مین سالگرد پرتاب اولین قمر مصنوعی زمین با دوران نسبتاً تیره در تاریخ پروازهای فضایی امریکایان مصادف بود. ناسا بر سر دوراهی قرار گرفته است. اهداف اولیه این آژانس که در سال 1958 فورمولبندی شده بودند، در خود اجزای خالصاً علمی و عملی توام می ساخت و آنها را به «توسعه بخشیدن دانش بشری راجع به پدیده های اتموسفیری و فضا» و همچنان «بلندبردن مفیدیت، مثمریت، سرعت، مصوونیت و موئثریت دستگاه های پروازی هوایی و فضایی» وقف می ساخت. چنین سمتگیری دوگانه به امریکا امکان رسیدن به پیروزی های حیرت انگیز علمی و بشری، مانند نشست «اپولون» در مهتاب، زوندهای «وائیجر» و «کاسینی»، مریخ پیمای Curiosity، تیلسکوپ فضایی «هابل»، فراهم ساخت. هرکدام از این دستگاه ها به بشریت امکان درک عمیق جایگاه ما در نظام شمسی و کائینات بطور کل میسر نمود. روحیه سال بین المللی جیوفزیک — تلاش کلکتیفی جهت دانش به خاطر خود دانش — به مرور زمان جای خود را به تحرکات هرچه بیشتر کاپیتالیستی واگذار کرد. طبق این، تحقیقات فضایی باید منفعیت و آنهم بسیار زود به بار آورد.
سمتگیری برنامه های فضایی را، به احتمال زیاد، رئیس جمهور دونالد ترامپ بجای جیم براندیشتاین (Jim Bridenstine) رئیس ناسا تعیین خواهد کرد. براندیشتاین، پیلوت سابق نیروی هوایی امریکا و حالا کانگرسمین از ایالت اوکلاهوما، طرفدار فعال پروازهای مردم به فضا به خاطر تحقیقات علمی — نشست های بیشتر در مریخ و زوندهای کمتر به سیاره پلوتون، است. او در مسوده قانون خود راجع به رستاخیز فضایی امریکا ناسا را به کاهش مخارج جهت تحقیقات علمی و افزایش مخارج جهت ایجاد شبکه آینده اقتصاد فضایی (تا به حال نظری) فرا میخواند.
ولی در پلان براندیشتاین، آشکارا، اقتصاد فضایی موجود را با سیستم پرتاب ها و اقمار مصنوعی مخابراتی — صنایع به حجم 300 میلیارد دالر نادیده گرفته شده است. در آن همچنان این واقعیت مدنظر گرفته نمی شود که اتوماتیزیشن که در اینجا در زمین روبه انکشاف است، اعزام مردم به فضا جهت مستعمره کردن، اگر اشتباه عینی نباشد، پس ماجرای عجیب معلوم میشود.
این کاستی عمده برداشت امریکایی از لحظه تاریخی پرتاب قمر مصنوعی اول زمین بود و تا به حال باقی مانده است. در شرایط جنگ سرد تحقیقات فضایی به مثابه مسابقه، مانند مبارزه به خاطر عظمت طلبی ملی و سلطه تخنالوژیکی تلقی میشد که یک حد دیگر آن، باید فتح شود. برای یک عده نه این مسابقه و نه آن جنگ سرد همچنان خاتمه نه یافته است. گویی 60 سال بعد از آن که شوروی اولین قمر مصنوعی خود «اسپوتنیک» را به مدار زمین رساند، امریکایان بازهم نتوانستند به آنجا برسند.

نوار خبری
0
برای شرکت در گفتگو
ورود به سیستمیا ثبت نام کنید
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала