عبدالحفیظ منصور عضو مجلس نماینده گان افغانستان در مصاحبه با اسپوتنیک در مورد این که امنیت دفتر طالبان چگونه تامین خواهد شد، گفت:
«به باور من مشکل اصلی خود طالبان است، اگر طالبان بیایند و به روند صلح بپیوندند کدام مشکلی باقی نمی ماند. طالبان را چه کس خواهد زد؟ آیا کدام نیروی جنگجو و ویرانگر به جز از طالبان وجود دارد؟ نه!».
در مورد اینکه آیا به استثنای طالبان گروه های ترورستی دیگر در افغانستان است که دست به دهشت افگنی بزنند، اقای منصور میگوید:
«من فکر می کنم که دست داعش بسیار کوتاه است و ساحهیی که بسیار با دست باز عمل می کنند، طالبان هستند. به نظر من بسیار بعید است که طالبان این پیشنهاد رئیس جمهور غنی را قبول بکنند، آنها حاضر نشدند با هیئت حکومت صحبت کنند و این که طالبان در محلات تحت کنترول دولت بیایند و دفتر خود را باز کنند، دور از انتظار به نظر می رسد. از دید من آگر آنها این پیشنهاد را بصورت فرضی بپذیرند، یگ گام مثبت است و در مورد تامین امنیت دفتر آنها کدام مشکل نخواهد بود».
رییس جمهور همچنین از قصد خود مبنی بر امضای یک معاهده صلح با جنبش طالبان بیان داشته و گفته، ضرور است تا مکانیزمی ایجاد شود که بر اساس آن افراد این گروه در جامعه مدغم شوند.
آقای حفیظ منصور در باره ادغام جنبش طالبان در جامعه می گوید:
«اگر چه جزئیات روند مدغم شدن طالبان در جامعه هنوز روشن نیست و می تواند ابعاد مختلف داشته باشد، اما اگر گفتوگو صلح به یک نتیجه مثبت برسد، در این صورت طالبان باید به مشاغلی که پیش از جنگ مصرف بودند به همان وظایف خود باز گردند».
شایان ذکر است که آغاز گفتگو و زمزمهی صلح با طالبان در 2004 میلادی بهمیان آمد و با مرور زمان به مهمترین هدف سیاسی دولت و متحدان بینالمللی آن بدل شد. طالبان اما همواره هرگونه گفتگو و به تبع آن، هرگونه سازش با دولت را رد کردهاند. این، طبعیت گروههای ایدیولوژیک است که در حوزهی عمومی انعطافپذیری نشان ندهند تا ایدیولوژیشان از اعتبار نیفتد؛ اما اصول ایدیولوژیکشان در عمل، مانع سازش سیاسی آنان میشود. مشروعیت جنگ به روایت طالبان، به مثابه یک گروه ایدیولوژیک، مبتنی بر جهاد با نیروهای خارجی و دولت افغانستان، بهمنظور تاسیس حکومتی بر مبنای شریعت اسلامی است. این سبب شده است که صلح در افغانستان با چالشی جدی مواجه شود.