امریکا افغانستان را نسبت «عدم موجودیت سیاست» از دست داد

© Flickr / U.S. Army / Ariel Solomonامریکا افغانستان را نسبت «عدم موجودیت سیاست» از دست داد
امریکا افغانستان را نسبت «عدم موجودیت سیاست» از دست داد - اسپوتنیک افغانستان
عضو شوید
به عقیده سیاستمداران امریکایی، امریکا نسبت عدم موجودیت استراتژی در افغانستان خود را در این کشور به دام انداخت. امریکا، بجای آن تا از نقطه نظر سیاسی افغانستان را تقویت کند، از سندیکاهای جنایتکار حمایت میکرد و ساختار های موازی قدرت را ایجاد مینمود که بر اوضاع تائثیرات بدی بجا میگذاشت.

دورانه نجم (Durana Najam) در مقاله منتشره در نشریه The Nation (پاکستان) در ادامه می نویسد، به این ترتیب شعار «نیروهای امریکایی بعد از خدمت شجاعانه به خانه بر میگردند» با واقعیت مطابقت ندارد.

در مجلس سنای امریکا مسوده قانون را ارایه کرده که جنگ 18 ساله در افغانستان را خاتمه می بخشد. سند تحت عنوان «نیروهای امریکایی بعد از خدمت شجاعانه به خانه بر میگردند» در همان لحظه بوجود آمده، وقتیکه ایالات متحده در مذاکرات مستقیم با «طالبان» (سازمان ممنوع در روسیه — تبصره مدیریت مسوول) شرکت دارند، تا پلان خروج را طرح کنند. در سند گفته شده:«در جریان 45 روز پلان در باره خروج تدریجی نیروها و تحویل دهی وسایل خدمات آنها به حکومت افغانستان ترتیب و همچنان چوکات حل سیاسی تعیین خواهد شد که اتباع افغانستان باید مطابق قانون اساسی افغانستان اجرا کنند».

یکی از دو تدوین کننده قانون — سناتور ریند پول آن را به کلمات ذیل معرفی کرد:«وظیفه مجازات نمودن «القاعده» (سازمان ممنوع در روسیه — تبصره مدیریت مسوول) به خاطر سازماندهی اعمال تروریستی 11 سپتمبر در ایالات متحده اجرا شده، زمان خاتمه بخشیدن به جنگ طولانی شده فرا رسیده است». پول، با درنظرداشت مخارج عملیات محاربوی، اعلام داشت که ایالات متحده 2 هزار و 300 نظامی از دست داده، 20 هزار زخمی شده، مخارج جاری جنگ را 51 میلیارد دالر تشکیل میدهد و طی تمام مدت برای ایالات متحده به 2 تریلون دالر تمام شده است».

© AP Photo / Staff Sgt. Aaron J. Jenne/U.S. Air Forceامریکا افغانستان را نسبت «عدم موجودیت سیاست» از دست داد
امریکا افغانستان را نسبت «عدم موجودیت سیاست» از دست داد - اسپوتنیک افغانستان
امریکا افغانستان را نسبت «عدم موجودیت سیاست» از دست داد

چون سناتور هیچ چیزی مثبت برای تذکر نداشت، او مجبور گردید بر جهات منفی مکث نماید. در خطاب تلویزیونی که قبل از معرفی نمودن مسوده قانون نشان داده شده، پول اظهار داشت:«صدها میلیون دالر مالیه دهندگان امریکایی جهت پروژه های بازسازی مصرف شده اند». بعداً ادامه داد:«ما 43 میلیون دالر بر استیشن گاز طبیعی خرج نمودیم، اگرچه در افغانستان هیچکس موتر ندارد که با گاز طبیعی کار میکند و 210 میلیون دالر جهت اعمار عمارت حکومت افغانستان مصرف شده اند». او در ادامه افزود:«من می پرسم:آنها (افغانها) چه وقت قصد پرداختن به خاطر خود دارند؟ این لست خاتمه نمی یابد و مالیه دهندگان امریکایی را بسیار مایوس می سازد. وقت آن فرارسیده که ماموریت ما را ختم شده و جنگ را برده اعلام کرد. باید در اینجا اعمار کرد، نه در آنجا».

راجع به آنچه که پول گفته در امریکا سال ها قبل صحبت میکردند و هشدار میدادند که پیروزی در افغانستان، حد اقل طوریکه ایالات متحده میخواستند، ممکن نه خواهد شد. در افغانستان آنقدر مصرف کردن منابع نه، بلکه ایجاد فضای تشریک مساعی ضروری بود که برای فرهنگ سیاسی در افغانستان بیگانه بود. امریکا، بجای آن تا از نقطه نظر سیاسی افغانستان را تقویت کند، از سندیکاهای جنایتکار حمایت میکرد و ساختار های موازی قدرت را ایجاد میکرد که بر قانون و نظم در کشور تائثیر منفی بجا گذاشت.

جنرال جان ساپکو سرمفتش امریکا در باره بازسازی افغانستان (SIGAR) سیاست امریکا را چنین توضیح نمود:«ما با شرایط بسیاری قوماندانان جبهه، مافیای فاسد موافقه می کردیم و خود را به دام انداختیم. ما با آنها مربوط می باشیم. بسیاری افغانان ما را در ماهیت همدست اشخاص بد تصور میکنند».

© AFP 2023 / Rabih Moghrabiامریکا افغانستان را نسبت «عدم موجودیت سیاست» از دست داد
امریکا افغانستان را نسبت «عدم موجودیت سیاست» از دست داد - اسپوتنیک افغانستان
امریکا افغانستان را نسبت «عدم موجودیت سیاست» از دست داد

در رسانه های بین المللی کابل را به مثابه پایتخت تعریف میکنند که آن را (وقتیکه بر آن تروریستان-انتحاری حمله نمی کنند) سندیکاهای جنایتکار رهبری میکنند که مصروف تجارت سلاح می باشند و تحت حمایت مقامات عالی و قوماندانان جبهه قرار دارند. طبق تحقیقات بانک جهانی که مقدمات و علل فساد را تحلیل میکند، جنگ — بهترین محیط برای نفوذ آن نسبت موسسات ضعیف اداره، تخریب سیستم حقوقی و قضایی، پیگرد غیرموثر و عدم توانایی جلوگیری از فساد محسوب میشود.

در اواخر جنوری سال 2019 در گزارش «ترانسپرینسی اینترنشنل» برحق بودن بانک جهانی تائید شده و افغانستان را در مقام 172-م در فهرست متشکل از 180 کشور نظر به سطح فساد قرار داده است. در گزارش دیگر که «ایشیا فوندیشن» ترتیب نموده، گفته شده که 5،81% باشندگان افغانستان فساد را یکی از پرابلم های اساسی در کشور میدانند.

مطابق تعریف اقتصاد نظامی بانک جهانی، ایالات متحده تمام منابع را مصرف نموده که طبق اعلامیه ها، جهت اعمار دولتی و پروژه های در افغانستان تخصیص داده میشد که پایگاه سیاسی، اقتصادی و حقوقی نداشتند. این واقعیت در گزارش SIGAR تائید شده که به کانگرس امریکا ارایه شده است. ساپکو معلومات داد که وجوه جهت کلینیک های طبی بدون دوکتوران و آب، مکاتب بدون اطفال و عمارات مصرف شده که باران ها تخریب نموده اند. به گفته جنرال، بررسی های انجام شده پرداخت ها به بیروکراتان، سربازان و افسران پولیس افشا نموده که هیچگاه وجود نداشتند.

در زمانیکه افغانستان به کشور مطلقاً غیرقابل اداره و خطرناک مبدل گردید، کشورهای کمک کننده غربی و کشورهای که در فعالیت های محاربوی شرکت داشتند، فوند برای تجمع کمک ها ایجاد کردند که باید بانک جهانی، سازمان ملل متحد و ناتو رهبری میکرد. باوجود این همه این سازمان های عظیم از عهده مدیریت پول برآمده نتوانستند که برای تامین رفاه افغانان در نظر گرفته شده بود.

جنرال ساپکو میگوید:«تحقیقات ما نشان داد که بانک جهانی، قاعده تاً، نمی دانست که پول برای چه خرج میشد… حتی افغانان برخی برنامه ها را احمقانه میخواندند، اما شیوه متوقف ساختن آنها وجود نداشت».

او در سند دیگر خود در باره این موضوع اظهار داشت که «دستگاه او پرابلم های جدی مربوط به کنترول مالی و اداره دو فوند غربی — فوند رشتوی بازسازی افغانستان تحت رهبری بانک جهانی و فوند رشتوی در باره تامین قانون و نظم تحت اداره سازمان ملل متحد که برای تمرین و تامین البسه و تجهیزات نیروهای امنیتی افغانستان استفاده میشد — تثبیت نموده است».

باوجود سخنان پرطمطراق سناتور پول، به ارتباط خسارات امریکا در افغانستان، هم از نقطه نظر تلفات انسانی و هم غارت فوندها، موصوف حتی یک کلمه هم راجع به رنج ها و مصائیب نه گفت که افغانان در دوران اشغال امریکا و متحدان آن متحمل شده اند. این یکبار دیگر حقیقت غم انگیز راجع به این را ثابت می سازد که پروژه بازسازی افغانستان عاری از «چهره انسانی» می باشد.

بعد از سقوط «طالبان» در چند ماه اول مداخله و در دوران بعدی تشکیل حکومت در چوکات قانون اساسی نو امریکایان نه فهمیدند که نقش آنها تغییر کرده است. خطر عمده در قیام نه، بلکه در حاکمیت مفسد و بی کفایت نهفته بود. سیاست امریکا در افغانستان پلان در باره هموارساختن تضادهای اتنیکی، نابودسازی قوماندانان جبهه، متحد ساختن رهبری محلی، اعمار نظام عادلانه که عنعنات محلی را مدنظر میگرفت و مردم را برای مبارزه با طالبان تشویق میکرد، نداشت. استفاده از چنین استراتژی و سیاست بجای طرز تفکر نظامی ضروری بود، ولی این کار صورت نه گرفت.

تلفات ناشی از جنگ با گذشت هر سال افزایش می یافت. سال پار، مطبق گزارش سالانه نمایندگی سازمان ملل متحد در باره مساعدت به افغانستان، از سال 2009 به مرگبارترین سال از زمان مبدل گشت، وقتیکه محاسبه ارقام احصائیوی آغاز شده است. در گزارش راجع به تلف شدن 4 هزار باشنده ملکی فقط در یک سال خبر داده شده که 63% آنها در نتیجه حملات گروپ های مختلف شورشی و فقط 24% در نتیجه عملیات نیروهای حکومتی و نیروهای امریکایی کشته شده اند.

ایالات متحده امریکا سعی مینماید مسوولیت ناکامی های خود را در افغانستان بر دوش پاکستان بیندازند. ولی پاکستان موفقانه از پلان امریکا شانه خالی میکرد و سیاست نظارت بر خاتمه جنگ تحت رهبری خود افغانان را در پیش گرفت. در هر صورت، با درنظرداشت اشتباهات در سیاست ملی و کمی اداره محلی در ساختار سیاسی، برای مقابله با تروریزم مصالحه منطقوی بین چین، روسیه، ایران و کشورهای آسیای مرکزی ضروری است.

فقط چنین اتحاد مواضع به آزمون واقعی برای پاکستان و شرکای منطقوی هنگام تامین صلح در آسیای جنوبی مبدل خواهد گردید.

 

نوار خبری
0
برای شرکت در گفتگو
ورود به سیستمیا ثبت نام کنید
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала