. سال دقیق تولدش را به یاد ندارد اما بیشتر از هشتاد سال عمر دارد و با موتر کهنۀ خود، شاید رانندۀ قدیمیترین تکسی کابل باشد.
موتری که در تمام عمرش آن را بدل نکرده اما چند روزیست آن را «ترپال» پیچانده است و دیگر رمق کار ندارد چون در بستر بیماری افتاده است. روزها با حسرت لب کلکین ایستاد میشود و رفیق چند دهه از زندگیاش را با حسرت تماشا میکند.
به گفتهٔ خودش، وقتی تکسی کهنهاش از کار میافتاد، به آلهٔ موسیقی «رباب» پناه میبرد. اما حالا رباباش هم حال روز بهتر از تکسیاش ندارد. تارهای رباب قطع شدهاند و او توانایی ترمیم آن را ندارد.