زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه امریکا برای افغانستان در نشست امنیتی آسپن اعلام کرد که دولت افغانستان و گروه طالبان هنوز از دستیابی به توافقنامه صلح فاصله دارند و مذاکرات صلح بعد از توافقنامه دوحه شروع شد، اما پیشرفت لازم را نداشت. طرفین جنگ افغانستان، بیشتر توجه شان به راه حل نظامی، متمرکز شده است.
به گفته وی، وقت آن است که رهبران به جای این که فکر کنند از راه جنگ موضوع راحل کرده میتوانند، مذاکرات را جدیتر و با سرعت بیشتر برای رسیدن به یک موافقه اولویت دهند.
در مورد این که دلایل اصلی اختلاف نظرها بین دولت افغانستان و طالبان در چیست، محمد رحیم علییار، نماینده مردم بامیان در مجلس به اسپوتنیک افغانستان گفت:
«دلایل واضح و روشن است. در قدم اول باید واضح شود که طالبان یک گروه مستقل و تصمیمگیرنده نیستند. این ها (طالبان) براساس اختلاف نظرهای که با مردم افغانستان و با جمهوری اسلامی دارند بجنگنند. بیش از این که بر اساس اختلافنظرها بجنگنند، براساس وابستگیها میجنگنند. آنها (طالبان) وابسته هستند هدایت، رهبری، تمویل میشوند از جانب کشورهای همسایه و کشورهای منطقه».
به گفته وی، این کشورها (کشورهای همسایه و منطقه) برای خود در افغانستان منافع مشخص را تعریف کرده اند.
وی افزود:
«آنها در منطقه و در افغانستان منافع مشخص را تعریف کرده اند که براساس آن گروههای را اجیر کردهاند و برای آنها تحت نام طالب و دیگر گروهها در افغانستان میجنگنند».
آقای علییار اضافه کرد:
«بر فرض که از این مرحله عبور کنیم و طالبان را به عنوان یک جریان مستقل تلقی کنیم، دیدگاه های طالبان نسبت به حکومت، زندگی، حقوقبشر، عدالت اجتماعی، مشارکت سیاسی کاملاً در تضاد است با اکثریت قاطع مردم افغانستان. برداشت طالبان از اسلام و حکومت اسلامی، یک برداشت کاملاً انحرافی، مخالف آموزههای دینی و مخالف باورها و اعتقادات و نظرایات اکثریت قاطع مردم افغانستان است».
آقای علییار میگوید که دولت جمهوری اسلامی افغانستان از دیدگاههای مردم نمایندگی میکند. بنابراین اختلاف بسیار اساسی و عمیق بین دوطرف وجود دارد.
وی اضافه کرد:
«این اختلافات هم در مورد نظامی سیاسی افغانستان و هم در مورد مسایل از قبیل حقوقبشر، حقوق زنان، حقوق اقلیتها و مسایل مهم حقوق بشری و انسانی وجود دارد».
در مورد این که چطور ممکن است که مواضع دو طرف (دولت افغانستان و طالبان) با هم نزدیک شوند، نماینده مردم بامیان در مجلس افغانستان، گفت:
«دولت جمهوری اسلامی افغانستان و مردم افغانستان بسیار کوشش کردند که انعطاف نشان بدهند و دروازهها را به روی طالبان باز بکنند تا آنها بیایند، اما متاسفانه از سوی طالبان هیچ نوع انعطافی نشان داده نشده است. برای این که دو طرف بتوانند اختلاف نظرها را حل بکنند و بتوانند مواضع شان باهم نزدیک شوند، اولاً طالبان استقال خود را باید به دست بگیرند».
وی میگوید:
«اول این که طالبان براساس منافع افغانستان، منافع مردم و آینده افغانستان فکر بکنند و براساس آن تصمیم بگیرند. دوم این که طالبان باید نسبت به بسیاری از باورهای غلط و اشتباه خود تجدید نظر بکنند و به این نتیجه برسند که حاکمیت ملی از آن ملیت افغانستان است و این مردم هستند که تصمیم میگیرند که چه نوع حکومت داشته باشند و چگونه زندگی کنند و زیر حاکمیت چطور یک حکومت یا نظامی باید به حیات اجتماعی و سیاسی خود ادامه بدهند. بنابراین طالبان به رای اکثریت مردم افغانستان اعتنا و احترام قائل شوند، در این صورت میتوانیم ما نظریات دو طرف را نزدیک بکنیم درباره جزئیات، ساختار نظام، آینده طالبان و آینده افغانستان تصمیم گرفته شود».
آقای علییار در مورد این که تحت چه شرایطی کابل و طالبان میتوانند به توافق برسند، میافزاید:
«متاسفانه در شرایط حاضر و با این وضعیت که جریان دارد، امید بر رسیدن به توافق وجود ندارد. با وجود این که جمهوری اسلامی افغانستان بیشتر انعطاف نشان داد، طالبان قدم به قدم در خواست های سیاسی خود پیشروی کردند. حکومت افغانستان عقب نشینی کرد و زندانیان آنها از جمله افزاد کلیدی طالبان را آزاد کرد، از جمله شماری زیادی افراد آنها از لیست سیاه سازمان ملل خارج شد و دولت موافقه کرد که در قطر به طالبان دفتر سیاسی داده شود و فعالیت سیاسی بکنند، اما طالبان تواقع شان اضافه و خواست های بیشتر شد و هیچ نوع انعطاف را از خود نشان ندادند».
وی اضافه کرد:
«من فکر میکنم که با این وضعیت، رسیدن به توافق صلح خیلی بعید و حتی ناممکن است. برای این که ما بتوانیم به یک توافق برسیم، باید شرایط نظامی تغییر بکند. همزمان با خروج نیروهای خارجی ناتو به شمول امریکا از افغانستان غرور کاذب برای طالبان ایجاد شد و آنها فکر کردند که میتوانند از طریق نظامی و از راه زور در افغانستان تسلط پیدا بکنند. این باور کاذب شان باعث این شد که طالبان در سراسر افغانستان خشونتها را افزایش بدهند».
به گفته وی، با دور کردن غرور کاذب از ذهن طالبان میتوان پای آنها را به یک گفتگوی جدی کشاند.
وی میگوید:
«این یک فشار نظامی قوی میخواهد که باید یک ضربه قوی به آنها وارد شود. تا طالبان و حامیان آنها مطمین شوند که از راه زور نمیتوانند به قدرت برسند و راهی دیگر نمیماند به جز این که از راه مذاکره وارد شوند و بیایند به سر میز مذاکره خواستههای مشروع و قانونی خود را مطرح و به نتیجه و توافق برسند».
احمد سعیدی کارشناس مسایل سیاسی افغانستان، عامل ادامه جنگ در کشور را تعهد و تفاهمنامهای که خلیلزاد با طالبان بدون مشوره دولت افغانستان امضا کرده بود، میداند.
این کارشناس مسایل سیاسی افغانستان به اسپوتنیک افغانستان گفت:
«اقای خلیلزاد بدون توافق و بدون امضای دولت افغانستان با طالبان تعهد کرد پنج و نیم هزار طالبان را رها کرد که همه آنها در جبهات جنگ رفته اند. آقای خلیلزاد بدون توافق دولت افغانستان به طالبان وعدههای زیاد داده بود. طالب را در سطح ملی و بینالمللی معرفی کرد، طالب گستاخ شود و گفت که قدرت را میگیرم».
وی افزود:
«حالا طالب است که به جنگ پافشاری دارد. طالب امریکا را اشغالگر میگفت از روزی که با خلیلزاد مذاکره کرد یک امریکایی را نکُشد، اما هزاران مسلمان را از بین بردند. بناً به عقیده من، عامل ادامه جنگ، تعهد و تفاهمنامهای را که خلیلزاد با طالبان امضا کرده بود عامل اصلی این است. چون بدون مشوره دولت افغانستان، بدون که دولت افغانستان را در نظر میگرفت، خلیلزاد خود را طرف قضیه گرفته بود به نمایندگی افغانستان. این باعث از این شد که دولت افغانستان بعضی کنش را نشان بدهد و جنگ ادامه پیدا بکند. اگر دولت افغانستان با طالبان مذاکره میکرد و دولت با طالبان قرارداد را امضا میکرد، کار به این جا نمیرسید، خلیلزاد هم نماینده امریکا بود و هم نماینده اشرف غنی. بناً عامل این ویرانی جنگها خود خلیلزاد است».
پیش از این، خلیلزاد گفته بود قرار است در آینده نزدیک نشستی از «تروئیکای توسعهیافته» امریکا، روسیه، چین و پاکستان درباره صلح افغانستان برگزار شود.