یک سال سلطه طالبان بر افغانستان؛ دست آوردها، وضعیت اجتماعی، اقتصادی، حکومتداری، سیاست خارجی

© @https://twitter.comپرچم طالبان
پرچم طالبان - اسپوتنیک افغانستان  , 1920, 15.08.2022
عضو شوید
در توافقنامه دوحه میان امریکا و تحریک اسلامی طالبان تذکر یافته است که بعد از خروج قوای خارجی از افغانستان، از طریق مذاکرات بین الافغانی یک حکومت فراگیر موقت یا عبوری تشکیل گردد تا زمینه را برای برگزاری انتخابات مساعد سازد.
بیانیه مختصر ملا عبدالغنی برادر که بعد از سقوط کابل بدست طالبان از دوحه به نشر رسید حاوی وعده های تأمین صلح سرتاسری، عدالت و برابری و خدمتگذاری به مردم بود.
طالب ها در آغاز حاکمیت شان بر افغانستان عفو عمومی اعلان کردند و وعده دادند که به مردم خدمت میکنند، با همسایه ها و جهان روابط خوب ایجاد میکنند، با گروه های تروریستی قطع رابطه میکنند، اجازه نمیدهند از خاک افغانستان بر ضد هیچ کشوری استفاده صورت بگیرد.
دست آوردها: تحریک اسلامی طالبان طی یکسال حاکمیت دارای دست آوردهای ذیل می باشد:
- ختم جزایر قدرت. قبلاً تعدادی از مهره های سیاسی و تیکه دارهای قومی در برخی ولایات تسلط و نفوذ بیشتر از حکومت مرکزی داشتند. به گونه مثال مارشال عبدالرشید دوستم در برخی ولایت های شمال، عطا محمد نور عمدتاً در ولایت بلخ، محمد کریم خلیلی و حاجی محمد محقق در افغانستان مرکزی، محمد اسمعیل در زون غرب و عمدتاً ولایت هرات، حامد کرزی در زون جنوب-غرب و عمدتاً در کندهارو ...
با حاکم شدن طالبان بر افغانستان، چهره های سیاسی سوخته کشور را ترک نموده و بدون کدام مقاومت و جنگ جدی علیه طالبان در محلات ذینفوذ شان فرار را بر قرار ترجیح داده و از افغانستان خارج شدند. بدینترتیب جزایر مختلفه قدرت از بین رفته و افغانستان منحیث یک سرزمین واحد استحکام یافت.
- تأمین "امنیت" نسبی سرتاسری. با مسلط شدن تحریک طالب ها بر افغانستان عملیات های محاربوی و جنگ های چریکی که قبلاً عمدتاً توسط طالب ها بر ضد حکومت جمهوری اسلامی افغانستان ادامه داشت پایان یافت، تمام زندانیان بدون تفکیک جرایم سیاسی و جنایی از زندان ها رها شدند، شرایط سفر و گشت و گذار در داخل کشور برای اکثریت مردم مساعد گردید.
اوضاع اجتماعی: همه شاهد هستیم که با سقوط نظام جمهوریت و قایم شدن سلطه طالبها بر کابل، فضای ترس و وحشت بر شهر مستولی شد. هزاران هموطن ما (با داشتن خاطرات تلخ از دوره ی گذشته ی حاکمیت سالهای 1996- 2001 طالب ها بر کابل) بخصوص جوانان و تحصیلکرده ها در صدد بیرون شدن از کشور شدند، کشورهای خارجی ده ها هزار افغان را با فامیل های شان تحت نام همکاران افغانی خود (ترجمان، راننده، آشپز، محافظ و ...) به خارج از افغانستان انتقال دادند. حوادث هفته اول سلطه طالب ها در کابل بخصوص هجوم مردم به میدان هوایی به منظور فرار از چنگال طالب ها و تلاش جوانان جهت بیرون شدن از کشور از طریق آویزان ساختن خود در بالها و تایرهای هواپیماها، رویدادهای شرم آور و مختص افغانستان در تاریخ بشریت است.
تعدادی از مردم در شهرها مشمول زنان و مردان، جوانان و موسفیدان، مامورین و منسوبین دولتی، فعالین رسانه یی و جامعه مدنی، مدافعین حقوق بشر و بخصوص حقوق زنان مورد خشونت طالبهای قرار گرفتند که طی سالها جنگ از لحاظ فزیکی و روانی آسیب دیده، کشته داده و متضرر شده بودند، قرار گرفتند.
قوای مسلح چند صدهزار نفری پاسدار استقلال و تمامیت ارضی کشور و هویت و عزت مردم افغانستان منحل گردید، وسایل و تجهیزات عصری نظامی و امنیتی به غارت برده شد و حتی به کشورهای همسایه انتقال داده شد، باوصف اعلان "عفو عمومی" از جانب رهبری طالب ها، افسران و منسوبین امنیتی و نظامی بطور دسته جمعی و انفرادی مورد شکنجه، عذاب، اذیت و آزار قرار گرفته، زندانی و حتی کشته شده اند. طبق اعلان رسانه ها و معلومات های غیر رسانه یی تعداد چنین رویداد ها به صدها و حتی هزارها می رسد.
فعالین رسانه یی نیز مورد آزار و اذیت قرار گرفته، زندانی و شکنجه شدند که تصاویر و ویدیوهای چنین حوادث بارها در رسانه های بین المللی نشر شده است.
مغایر اخلاق اسلامی و افغانی، تعدادی از فعالین حقوق زن و جامعه مدنی شبانه از خانه ها گرفتار و به جاهای نامعلومی انتقال داده شده و شکنجه و اذیت میشوند. یکسال است که به بهانه های مختلف (مشکل نصاب تعلیمی، مشکلات تخنیکی محل و صنوف درسی، مشکل کمبود معلمین قشر اناث، عدم موافقه شورای ملاهای قندهار با تعلیم و تحصیل دخترها و موانع فرهنگی که گویا افغانها "هدف شان پشتون ها است" با تعلیم و تحصیل و حتی بیرون رفتن دخترهای شان از خانه موافق نیستند) مکاتب دخترانه بروی ملیون ها دختر افغان مسدود مانده است. جدا سازی صنوف درسی زنانه و مردانه در دانشگاه ها که مشکل کمبود اساتید را بوجود آورده است، بهانه ی دیگری برای ایجاد موانع در راستای تحصیل بانوها شده است.
فرصت های کار از خانمها گرفته شده و بخصوص خانمها از کار در دستگاه دولت منع شده اند (به استثنای تعداد محدود خانم ها در شفاخانه ها، میدان هوایی و بخش جنایی وزارت امور داخله)، این در حالیست که افغانستان ده ها و حتی صدها هزار فامیل شهید دارد که نان آور آنها فقط زنان هستند. اکنون زنان بدون محرم نمیتوانند سفر کنند، حتی در داخل کشور و شهرها. برخوردهای مقامات مختلف طالب ها با تعلیم و کار زنان یکسان نبوده و در برخی ولایات مکاتب نسوان چند ماه فعال بوده و زنان میتوانستند در آن ولایات کار کنند.
بیشتر از دوصد رسانه ی صوتی، تصویری و چاپی از فعالیت باز مانده اند، هزاران ژورنالیست و همکاران رسانه یی بیکار شده اند.
فعالیت احزاب سیاسی منحیث عناصر مهم دموکراسی و مردم سالاری ممنوع شده است.
اقلیت های قومی و مذهبی در امور اجتماعی و سیاسی مورد توجه قرار نبوده و مصون نیستند. تعدادی از قوماندان های طالب به عقاید مذهبی اقلیت ها اهانت میکنند، آنها به شیعه ها که حدود 30 درصد جامعه را تشکیل میدهند کلمه کفر را اطلاق میکنند و تهدید میکنند که اگر برای شان اجازه داده شود، شیعه ها را قتل عام و نسل کشی خواهند کرد (چنین ویدیوها در رسانه های اجتماعی نشر شده است). بهترین ثبوت این مسایل حمله های تروریستی بر مساجد و تکیه خانه های اهل تشییع در کابل، مزار شریف، کندهار و کندز که صدها شهید و زخمی بر جا گذاشت، میباشد.
هندوباورهای (هندوها و سکهـ ها) افغانستان به نسبت برخورد های ناسالم طالبها و حمله های تروریستی بر عبادتگاه های شان افغانستان را ترک کرده به هندوستان پناهنده می شوند.
تظاهرات مسالمت آمیز مردم، بخصوص زنان بطور قهرآمیز سرکوب می شوند، تحلیلگرهای سیاسی و اهل رسانه ها نمیتوانند بطور آزادانه ابراز نظر و اطلاع رسانی کنند. زندانی ساختن فیض الله جلال استاد پوهنتون، سید محمد باقر کاظمی تحلیلگر سیاسی، چند تن از فعالین حقوق زن و ده ها تن از فعالین رسانه ی گواه انکار ناپذیر این خشونت ها است که همیشه از طریق رسانه های بین المللی همگانی شده است.
قابل یاددهانیست که برخی ها در رهبری طالب ها (شیر محمد عباس ستانکزی، محمد انس حقانی و ...) در سخنرانی ها و تویت های شان از تعلیم و تحصیل زنان اعلان حمایت میکنند اما این گفته های آنها عملی نشده است.
به نسبت مشکلات مرگبار اقتصادی، کادری و ... امارت طالب ها از ارائه خدمات اجتماعی و خاصتاً خدمات صحی به مردم عاجز مانده که در نتیجه آن ده ها شفاخانه و کلینیک صحی در ولسوالی ها و ولایات فلج و مسدود گردیده است.
اوضاع اقتصادی:
با تسلط طالبها بر کشور، ایالات متحده امریکا حدود 9 ملیارد دالر دارایی افغانستان را منجمد ساخته و بانکهای افغانستان را تحریم کرده است، هزاران کارمند نظامی و ملکی دولت از وظایف منفک شده و صدها هزار دیگر که به وظایف شان دوام میدهند ماه ها بدون معاش و گرسنه مانده و اکنون نیز با معاش سه چند کمتر از زمان نظام جمهوریت کار میکنند که به هیچ وجه برای اعاشه و اباطه فامیل های شان کافی نمی باشد.
ده ها هزار کارمند زن بدون معاش مانده و فرصت های کار و شغل آزاد را نیز ندارند تا فرزندان شان را تغذیه کنند.
مؤسسات و نهادهای خارجی که در آنها هزاران افغان مصروف کار بودند و برای خانواده های شان نفقه تهیه میکردند، مسدود گردیده، مؤسسات و متشبثین سکتور خصوصی نیز به نسبت عدم فعالیت ویا کم کاری بانکها و نبود روابط حاکمان فعلی با جهان از فعالیت های معمولی شان عقب مانده اند.
همچنان به نسبت تحریم بانکها، روند واردات و صادرات تجاران افغانی مختل شده است.
مشتریان بانکها به نسبت عدم موجودیت کافی پول فزیکی در بانکها، از اندوخته های پولی خویش مستفید شده نمیتوانند.
کشورهای جهان به نسبت بی اعتمادی بر طالبها و عدم برسمیت شناختن "حکومت" آنها با افغانستان داد و گرفت و معاملات تجارتی ندارند.
مختصر اینکه، علی الرغم ارسال ملیون ها دالر از جانب امریکا و بانک جهانی طور هفته وار به امارت طالبان، وضعیت اقتصادی مردم نهایت خراب است. قیمت های مواد غذایی صعود کرده و بیکاری به اوج رسیده است. اگر تعدادی از افغانها به نسبت ترس از طالبان کشور را ترک میکنند، برخی دیگر جوانان به نسبت فقر، بیکاری و گرسنگی از کشور در حال فرار می باشند. طبق گفته های نهادهای ذیربط ملل متحد و رسانه ها، حدود 70-80 فیصد نفوس افغانستان تحت خط فقر زندگی میکنند، مادرها و پدرها به نسبت فقر و گرسنگی فرزندان شان را به پول ناچیز به فروش می رسانند. چنین وضعیت بد اقتصادی در تاریخ افغانستان سابقه ندارد.
حکومتداری:
طالبها نظام افغانستان را امارت اسلامی اعلان و قانون اساسی و سایر قوانین نافذه را کنار گذاشته و به قول خود شان طبق احکام قرآن و شریعت حکومت میکنند. رهبر طالبان که تا اکنون کسی او را ندیده و کدام عکس و تصویر ویدیویی از وی نشر نشده است، هدایت داده است که قوانین ساخته انسان ها را دور بیاندازند و از فرمان های او اطاعت کنند.
سیستم حکومتداری علمی و معقول وجود ندارد. اکثراً امر و نهی رهبری طالبها در سراسر کشور بطور یکسان عملی نمی شود. به گونه مثال رهبر طالبها فرمان عفو عمومی صادر کرد، اما قوماندانهای آنها شب و روز در تلاش پیدا کردن، اذیت، شکنجه و کشتن افسران، قضات و څارنوال های نظام جمهوریت میباشند که تا اکنون صدها مورد چنین رویدادها ثبت و تصاویر و ویدیوهای شکنجه و آزار بازداشت شده ها نشر شده است.
تحریک طالبها سلطه تک قومی را بر کشور مسلط ساخته است از اکثریت اقوام افغانستان در سطح وزرا، والی ها و قوماندان های امارت شان کسی مقرر نشده است.
سیستم عدلی و قضایی طور شاید و باید فعال نیست. هر ملا قاضی، هر طالب څارنوال و هر قاری آمر کشف جرایم است. محاکمه های صحرایی در برخی ولایات جریان دارد.
مؤسسات و ادارات نهادینه ساز دموکراسی از تشکیلات دولت حذف شده است، قوه مقننه (پارلمان) و دارالانشاهای آن، شوراهای ولایتی، کمیسیون حقوق بشر، کمیسیون مستقل انتخابات، کمیسیون شکایات انتخاباتی و کمیسیون مستقل نظارت بر تطبیق قانون اساسی از چوکات تشکیلات دولت برداشته شده اند.
تمام مسئولین ملکی و نظامی در مرکز و محلات فارغین مدارس دینی میباشند و هیچ یک آنها کادر مسلکی علوم عصری نمی باشد.
آیا ممکن است یک ملا یا قاری بتواند امور صحی، زراعت، انرژی، معادن و ... یک کشور را مدیریت کند؟ جواب نخیر است.
روابط با مردم یا وضعیت مشروعیت داخلی طالبها
با مسلط شدن طالب ها بر افغانستان فضای ترس، وحشت و خشونت در جامعه ایجاد شده است. هر کسی که از اوامر آنها اطاعت نکند، مورد اهانت، آزار، اذیت و شکنجه قرار می گیرد. زندانی ساختن، شکنجه کردن و کشتن افراد بدون حکم محاکم ثلاثه (که تا اکنون وجود ندارند) و آویزان کردن اجساد کشته شده ها در انظار عامه با اصول موضوعه بین المللی، عنعنات و رسوم افغانی و احکام دین مقدس اسلام همنوایی ندارد. چنانچه در سال گذشته چند بار در ولایات هرات و ننگرهار نعش های کشته شده های خودسرانه توسط طالبان به دارها آویخته شدند.
بعضاً برخی قوماندان های طالب ها به کرامت انسانی بی باوری نشان داده و به آن حرمت نمی گذارند، چنانچه بار بار جریان شکنجه کردن زندانیان برهنه را تصویر برداری کرده و به منظور ایجاد وحشت در میان مردم به شکلی از اشکال به نشر سپرده اند.
طالبها به مردم سالاری و حکومتداری سالم، منطقی و معقول باورمند نیستند، چنانچه ملا محمد حسن آخند رئیس الوزرای حکومت موقت آنها در نشست ملاهای طالب ها در کابل (جولای 2022) گفت "ما اهل انتخابات نیستیم".
برخی چهره های بانفوذ طالبها با امور آموزشی، علم، دانش و پژوهش سازگاری ندارند، چنانچه عبدالباقی حقانی، وزیر تحصیلات عالی آنها گفته است که تمام بدبختی های فعلی افغانستان نتیجه کار تحصیلکرده های بیست سال آخیر است. نامبرده ملا و قاری را عالم دانسته ولی تحصیلکرده های علوم عصری را کسبه کار و کارگران ماهر میداند. بر همین اساس در آغاز سلطه طالبان بر افغانستان تمام مکاتب و دانشگاه های کشور ماه ها مسدود بود و وقتی که مکاتب و پوهنتون ها آغاز به کار کرد، مکاتب دخترانه ی صنوف ششم و بالاتر از آن مسدود مانده و روند تحصیل دخترها در دانشگاه ها به نسبت جدا ساختن صنوف مردانه و زنانه شدیداً متضرر شده است.
امارت طالبها به نظریات مردم گوش نمی دهد، به مشکلات آنها رسیدگی نمی کند و به قول رئیس الوزرای شان، طالبها به مردم وعده تهیه نان نداده اند و مردم باید در این رابطه به خداوند ج مراجعه کرده و فریاد بزنند.
حاکمان فعلی به احزاب سیاسی، سازمان های اجتماعی و شوراهای قومی ارج نگذاشته و صرف به جلسات ملاها رجوع نموده و آنهم در حالی که به نظریات آنها ارزشی قایل نیستند، بلکه صرف باید از رهبر طالبها که امیرالمؤمنین نام گذاری شده است، اطاعت شود.
به این ترتیب طالب ها بر قلوب مردم مسلط نشده بلکه فقط به زور و خشونت حکمرانی میکنند و به همین دلیل است که در برخی ولایات و ولسوالی های افغانستان مقاومت های مسلحانه بر علیه امارت طالبها شکل گرفته و با گذشت هر روز توسعه خواهد یافت.
اما باید یادآور شد که طالب ها در قریجات و میان ده نشینان افغانستان عمدتاً در مناطق پشتون نشین کشور جای داشته و در جریان جنگ بر ضد امریکا به کمک مردم محل تغذیه و حمایت می شدند و اکنون نیز طالب ها برای جنگ های پنجشیر، تخار و بغلان جنگجویان زیادی را از ولایت های جنوبی و جنوب-غربی کشور سوق میدهند.
نتیجه حکمرانی یکساله طالبها بر افغانستان این است که آنها نتوانسته توجه تمام مردم را به خود جلب و از حمایت واقعی اکثریت مردم برخوردار شوند.
روابط بین المللی
طالبها متعهد شده بودند با مسلط شدن بر افغانستان رابطه با گروه های تروریستی منطقوی و بین المللی مانند القاعده، داعش و غیره را قطع کنند، اجازه ندهند از خاک افغانستان بر ضد سایر کشورها بخصوص امریکا و متحدین آن استفاده صورت بگیرد و با تمام کشورهای جهان و خاصتاً همسایه ها و کشورهای اسلامی روابط حسنه سیاسی، فرهنگی و تجارتی ایجاد کنند.
رهبری طالب ها همیشه اعلان کرده اند که به تعهدات شان وفادار می باشند و تلاش میکنند تا روابط نیک را با همسایه ها و سایر کشورهای جهان بشمول ایالات متحده امریکا ایجاد و تحکیم ببخشند. به همین منظور هیئت های طالب ها ملاقات های زیادی در دوحه با نمایندگان ایالات متحده امریکا و اتحادیه اروپا انجام داده و به کشورهای پاکستان، ایران، چین، روسیه، ازبکستان و ترکمنستان سفر کرده و در نشست های دو جانبه و چند جانبه با هیئت های کشورهای همسایه و منطقه در روسیه، پاکستان، ایران، ازبکستان، هند و ناروی اشتراک ورزیده و از صداقت و تلاش های شان در راستای تأمین و تحکیم روابط میان کشورها اطمینان داده است. هیئت های طالب ها در این ملاقات ها و نشست ها بر آزاد سازی پولهای منجمد شده افغانستان از جانب امریکا، به رسمیت شناختن امارت طالب ها توسط جامعه جهانی و بیرون ساختن نام های رهبران طالب ها از لیست سیاه سازمان ملل متحد تأکید کرده اند.
اما کشورهای همسایه و جامعه جهانی از حاکمیت طالبان میخواهند تا تعهدات قبلی شان را در رابطه به ایجاد حکومت فراگیر و همه شمول، قطع رابطه با گروه های تروریستی، جلوگیری استفاده از خاک افغانستان بر ضد سایر کشورها، رعایت حقوق بشری و بخصوص حقوق تعلیم و کار زنان و حقوق اقلیت های قومی و مذهبی عملی سازند.
بخصوص پاکستان، چین و ازبکستان سعی کرده اند زمینه های بیشتری برای تأمین روابط طالب ها با سایر کشورها و رسمیت شناسی تدریجی حاکمیت طالب ها توسط همسایه ها و برخی کشورهای دیگر را مساعد سازند.
تمام این تلاش های طالب ها و حامیان منطقوی آنها به این منجر شد تا:
- سفارت و قونسلگری های افغانستان در پاکستان، چین، روسیه و ترکمنستان بدون رسمیت شناسی رسمی در اختیار امارت طالب ها قرار گیرد.
- روابط وزارت امور خارجه طالبها با سفارت های افغانستان در ترکیه، ازبکستان و ایران تأمین گردد.
- سفارت های پاکستان، روسیه، چین، ایران، امارات متحدۀ عربی و چند کشور دیگر در افغانستان فعال شوند.
ولی تا اکنون هیچ کشوری، حتی عمده ترین کشور حامی تحریک اسلامی طالبها، پاکستان نیز نتوانسته امارت طالبان را به رسمیت بشناسد.
به باور برخی از کارشناسان دلایل اساسی عدم رسمیت شناسی امارت طالب ها توسط کشورها قرار ذیل است:
- موجودیت گروه طالب های تاجکستانی در ولایات شمال شرقی افغانستان و پرتاب راکتها بر خاک تاجکستان؛
- موجودیت مبارزین ازبکستانی در ولایات شمال افغانستان و انداخت راکتها بر آن کشور (باوصف اینکه مراجع رسمی دو کشور تأیید نکرده اند)؛
- موجودیت طالبهای پاکستانی و سایر گروه های تروریستی پاکستانی در افغانستان و تلاش ایفای نقش مصلحانه طالبان در میان حکومت پاکستان و تحریک طالب های پاکستانی. کشته شدن سه عضو رهبری تحریک طالب های پاکستانی در ولایت پکتیکا در اگست 2022 بهترین ثبوت این ادعاست؛
- تشکیل ندادن حکومت فراگیر و همه شمول از جانب طالبها؛
- باز نکردن مکاتب دخترانه ی صنوف ششم و بالاتر از آن که سبب محروم ساختن ملیون ها دختر از تعلیم شده است؛
- ایجاد محدودیت ها و ممانعت از خروج هزاران همکار افغانی نیروهای بین المللی از افغانستان توسط طالبان؛
- عدم رعایت حقوق بشری و خاصتاً حقوق زنان و اقلیت های قومی و مذهبی در افغانستان؛
- اعلان رهبر طالبها در نشست ملاهای طالبها در کابل در جولای 2022 در مورد اینکه حاضر نیست خواست های جامعه جهانی را بپذیرد حتی اگر بمب اتم هم بر ضدش استعمال شود؛
- بالاخره کشته شدن رهبر شبکه تروریستی القاعده در شهر کابل توسط پهپاد امریکایی که ثبوت عمدۀ موجودیت گروه های تروریستی در افغانستان تحت حاکمیت طالبان است.
نتیجه گیری:
1- تحریک اسلامی طالبان توانسته است:
- صلح سراسری نسبی را در افغانستان تأمین کند؛
- جزایر قدرت را که میتوانست در فرصت های مناسب بعدی کشور را به سوی تجزیه سوق دهد، ختم کند؛
2- امارت طالبان نتوانسته و یا نخواسته است:
- به مشکلات اقتصادی مردم رسیدگی کند؛
- زمینه مناسب تعلیم و تحصیل را برای جوانان و بخصوص قشر اناث مساعد سازد؛
- حکومت فراگیر و همه شمول در بر گیرندۀ تمام اقوام و گروه های سیاسی و اجتماعی را شکل دهد؛
- حکومتداری مناسب و جوابگوی مقتضیات عصر حاضر را در افغانستان راه اندازی کند؛
- رضایت اکثریت شهروندان افغانستان اعم از مرد و زن و اقلیت های قومی و مذهبی را از آن خود کند؛
- بنابر دلایل فوق الذکر نتوانسته قناعت کشورهای همسایه و جامعه بین المللی را حاصل کند تا به رسمیت شناخته شوند؛
با درنظرداشت آنچه تذکر داده شد و هم اینکه طالب ها بخشی از مردم و یک واقعیت انکار ناپذیر جامعه افغانستان است، لازم است تا امارت اسلامی طالب ها از هر طریق ممکن، مشروع و قانونی رضایت مردم افغانستان را کسب کند، به اصول قبول شدۀ بین المللی حکومتداری دموکراتیک- تشکیل حکومت فراگیر و همه شمول، رعایت حقوق بشری شهروندان کشور مشمول زنان و اقلیت های قومی و مذهبی و گروه های سیاسی و اجتماعی، زمینه سازی برای انتخابات سرتاسری و اجرای تعهدات متقابل با جامعه جهانی را عملی سازد. در غیر آن افغانستان یکبار دیگر بسوی ناآرامی های داخلی، جدال های قومی، مذهبی و قبیلوی، جنگلزار بدون قانون و قضا، بدون حقوق بشری، بدون ترقی و شگوفایی و مرکز گروه های تروریستی منطقوی و جهانی مبدل خواهد شد. آنچه را که بعضی حلقه های شریر برخی همسایه های افغانستان و بعضی ابر قدرت های جهان خیال پردازی و برنامه ریزی کرده اند.
نوار خبری
0
برای شرکت در گفتگو
ورود به سیستمیا ثبت نام کنید
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала