مغز مرد از مغز زن در اصل از هم چه تفاوت دارد

© Fotolia / Adimasمغز مرد از مغز زن در اصل از هم چه تفاوت دارد
مغز مرد از مغز زن در اصل از هم چه تفاوت دارد - اسپوتنیک افغانستان
عضو شوید
مردان و زنان به خاطر از هم متفاوت اند که مغز آنها از هم تفاوت دارد. این افسانه معمول است. در واقعیت امر تفاوت تقریباً وجود ندارد. دانشمندان هربار فقط با عین چیز مواجه میشوند.

ماریکی کیونیگ (Mareike König) در روزنامه «Die Welt»، چاپ آلمان می نویسد، زنان به مردان دلچسپی دارند و مردان — با اشیا. زنان جهت اظهار همدردی تلاش می ورزند، ولی مردان به تنظیم کردن ترجیح میدهند. واضحاً، چون مغز مردان و زنان کاملاً از هم متفاوت است. مغز زن بصورت بهتر توسط خون تامین میشود. اما مغز مردان — سنگینتر است. در مغز زنان ماده خاکستری، در مغز مردان — ماده سفید، بیشتر است. این تفاوت های فرضی اند که در انتیرنیت میتوان آنها را به حد کافی دریافت، ولی از نقطه نظر علمی آنها تا حد زیادی مشکوک معلوم میشوند، به خاطر که کاملاً روشن نیست که این تفاوت ها بر فعالیت آن چه تائثیر بجا می گذارند.
دانشمندان اعلام میدارند، افسانه راجع به این که مغز مرد، نسبت به مغز زن، کاملاً متفاوت معلوم میشود و به گونه متفاوت فعالیت میکند، بصورت پایدار تحکیم یافته است. در این صورت، تفاوت ها، قاعده تاً، بسیار ناچیز اند. و معلوم نیست که این تفاوت های اصغری اصلاً به کدام شکلی به شیوه عملکرد یا تعیین استعدادها رابطه دارند یا خیر. تنها در یک قسمت مغز سر تفاوت ها معلوم میشوند و در اینجا تفاوت اصلاً واقعاً بزرگ است. دانشمندان همچنان معتقدند که همین تفاوت در واقعیت امر در شیوه عملکرد زنان و مردان انعکاس می یابد.
بخش مغز که راجع به آن صحبت بعمل آمد، فقط چند ملی متر را احتوا میکند. این قسمت در عمق مغز، در محل بسیار کهن تکاملی، در مغز میانی، قرار دارد. بخش اعظم وظایف آن تا اندازه بنیادی و تا اندازه غریزوی اند که گمان نمی رود که در مردم این قسمت مغز سر، نسبت به شیرخواران دیگر، پیچیده تر باشد. و در آنجا بخش به اصطلاح Nucleus präopticus medialis: هسته نه آنقدر بزرگ حجرات عصبی، یعنی گروپ حجرات عصبی قرار دارد که بصورت مشترک وظایف معین اجرا میکند.
تفاوت ها در رحم مادر بوجود می آیند
این ناحیه مغز به مرکز شهوت بشری تعلق دارد. در شیرخواران نر این عبارت از نقطه گره است که پاسخگوی شیوه برخورد «مشخص مردانه»، مانند سلطه جویی، متجاوز بودن و فعالیت تناسلی می باشد. زنان برعکس مرکز واحد اداره ندارند. در آنها سلطه جویی، متجاوزبودن و فعالیت تناسلی از هم جدا اند و توسط مراکز مختلف عصبی در مغز میانی کنترول میشوند.
چون این وظیفه خاص در مردان Nucleus präopticus medialis اجرا میکند، جسامت آن دو برابر بیشتر نسبت به زنان است. از همینرو هسته بزرگ حجروی — یگانه بخش مغز است که توسط آن محققین با اطمینان میتوانند، حتی در مراحل قبلی انکشاف، تعیین کنند که مغز سر به مرد یا زن تعلق دارد. در آغاز ماه سوم حاملگی در نطفه حجرات تناسلی: تخمه ها در دختران و غده تکثری در پسران انکشاف میکند. کروموزوم های — Y نطفه القاع شده از طریق رشته های اطلاعاتی به مغز مادر خبر میدهد که به تیستستورون نیاز دارد، تا به پسر بچه انکشاف نماید و محل رابط رشته های عصبی آخذه با تحریک کننده برای هورمون ها اعمار نماید.
گیرهارد روت (Gerhard Roth)، متخصص بیولوژی اعصاب و روانشناسی شیوه برخورد در پوهنتون بریمین، میگوید:«گمان نمی رود که امروز کسی در این مورد شک داشته باشد که چنین تفاوت های قبل از تولد بر شیوه عملکرد تائثیرات معین دارند».
ثبوت های زیادی علمی وجود دارند
ثبوت آن وجود دارد که Nucleus präopticus medialis واقعاً پاسخگوی شیوه برخورد «مشخص مردانه» می باشد. بطور مثال، دانشمندان به موش ماده Nucleus präopticus medialis نر پیوند کردند. بعد از این موش ماده بر موش های ماده دیگر بالا میشد. این موش همچنان، نسبت به گذشته، متجاوزتر گردید و در نبردها به خاطر ساحه شرکت میکرد.
در بین انسان ها نیز نشانه های آن وجود دارند که هسته عصبی برای شیوه برخورد جنس ها چقدر مهم می باشد. در مردان یا زنان نسبت به جنس مشابه احساس شهوت بوجود می آید. در مردان همجنس باز در مرحله تشکل نوزاد Nucleus präopticus medialis بطور محسوس، نسبت به رفقای عادی همجنس دارای خصوصیات شهوانی عنعنوی، کوچکتر است. عکس مساله در زنان همجنس باز مشاهده میشود.
دانشمندان پیشبینی میکنند که در این صورت نقض در رابطه بین نطفه القاح شده و سیستم هورمونی مادر وجود داشت. این پدیده تا اندازه در بیش از 5% نطفه های القاح شده تبارز میکند.
هورمون ضدافسردگی کارتیزول نیز نقش ایفا میکند

گیرهارد روت (Gerhard Roth) محقق مغز از تحقیقات انجام شده قبلی نتیجه گیری میکند که به خاطر تفاوت در شیوه برخورد بین جنس ها، قبل از همه، ارتباطات متقابل هورمونی مسوول می باشند. نتائیج تحقیقات پیرامون شیوه برخورد این گفته را تائید میکند. معلوم شده که زنان، نسبت به مردان، در برابر فشار روانی و افسردگی عکس العمل قوی تر از خود نشان میدهند و معمولاً، نسبت به مردان، بیشتر ترسو و هیجانی می باشند.
فشار روانی رابطه نزدیک با هورمون کارتیزول دارد: سطح بلند کارتیزول ترس در برابر درد و خطر را افزایش میدهد. در مغز زنان هسته خاص نیوروتیزم وجود ندارد. ولی دوران هورمونی وجود دارد که به بسیار آسانی توضیح کرده میتواند که چر زنان نسبت به مردان عصبانی تر اند.
این امر بدان مربوط است که تیستوستیرون هورمون فشار روانی کارتیزول را خنثی می سازد. چون در زنان، بطور اوسط، در مغز تیستوستیرون کمتر دوران میکند، هورمون فشار روانی آنها میتواند بلامانع فعالیت کند. در بین مردان در لحظات مشبوعیت از تیستوستیرون تائثر کارتیزول کاهش می یابد.
چون چنین تفاوت های هورمونی قبل از تولد بوجود می آیند، به احتمال زیاد، آنها بر این تائثیر میکنند که شیوه برخورد چگونه تغییر میکند. به گونه مثال، گیرهارد روت (Gerhard Roth) محقق به این نظر است که پسران در جریان زندگی خود تفکر مکانی را بهتر انکشاف میدهند، به خاطر که آنها بصورت هورمونی دارای این روحیه می باشند، تا محیط ماحول را تحقیق کنند و کشفیات انجام دهند. آنها تپ و تلاش میکنند، اعمار میکنند و چیزهای نو را آزمایش مینمایند.
ارقام متوسط بطور قابل ملاحظه از هم تفاوت دارند
دختران نسبت سطح بسیار بلند کارتیزول محتاط ترند. آنها اکثراً به باقی ماندن با مردم ترجیح میدهند که به آنها آشنا اند. و از همینرو وقت تر معاشرت با دیگران را می آموزند. به این ترتیب بطور اوسط میتوان استعدادهای بهتر شفاهی را توضیح داد، بدون آن که راجع به مرکز خاص لسانی مغز زن اعلام داشت.
روت توضیح میکند، اگر این واقعاً همین طور می بود، ما تفاوت های واضح در قسمت قشر مغز سر مشاهده کرده میتوانیستیم. در قسمت مغز، جای که تمام نواحی قرار دارند که ما را به موجودات متفکر مبدل می سازند و جای که زبان، تفکر منطقی و احساسات پیچیده، بوجود می آیند.
این که زنان به کارکردن با مردان، و مردان — کارکردن با اشیا، ترجیح میدهند، مقدمه معین هورمونی میتواند به آنها مساعدت نماید. ولی خصوصیات که اطفال در جریان زندگی خود انکشاف میدهند، تا اندازه زیادی به تربیه مربوط می باشد. و این با این امر در تضاد قرار ندارد که دختر بنام ایما بهترین انجنیر میشود و لوکاس — معلم دوست داشتنی در مکتب.
در اخیر باید گفت که هنگام بحث بین جنس ها صحبت همیشه فقط راجع به مفاهیم متوسط مطرح بحث می باشد. سطح تیستوستیرون انسان میتواند بطور قابل ملاحظه تغییر نماید. استعدادها در پسران و دختران در عرصه های مختلف به گونه متفاوت تبارز کرده میتوانند.

 

 

نوار خبری
0
برای شرکت در گفتگو
ورود به سیستمیا ثبت نام کنید
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала