چهار نشانه که به فروپاشی شوروی منجر شد، به شکست امریکا اشاره میکنند

© Fotolia / trekandphotoچهار نشانه که به فروپاشی شوروی منجر شد، به شکست امریکا اشاره میکند
چهار نشانه که به فروپاشی شوروی منجر شد، به شکست امریکا اشاره میکند - اسپوتنیک افغانستان
عضو شوید
رویارویی امروزی غرب و شرق باید از لابلای منشور شکست امروزی امریکا مشاهده شود. دمیتری اورلوف در مقاله خود نشانه های را برمیشمارد که به این اشاره میکنند که این شکست – تخیل طرفداران و دوستدارن روسیه نیست، بلکه واقعیت محسوس است که قبلاً در زمان فروپاشی اتحاد شوروی رخ داده و چیزیکه امروز تکرار میشود.

ویکتور رینین (Viktor Renant) در نشریه «Agora Vox»، چاپ فرانسه می نویسد، چنین برخورد برای درک فیصله های امریکا و عملکرد روسیه و همچنان اهمیت پروپاگند برای حمایت از اعتبار امپراطوری مهم است که روزهای بقای آن انگشت شمارند. از همینرو من میخواهم توجه خوانندگان را به آن جلب نمایم.

اگر راجع به سقوط در حال انکشاف امپراطوری امریکا در لحظه کنونی فکر کرد، پس شکست اتحاد شوروی که تقریباً سه دهه قبل رخ داد، منبع بی پایان مثال ها و شباهت ها محسوب میشود. برخی حوادث که هنگام فروپاشی اتحاد شوروی رخ داده، میتوانند به مثابه نقطه آغازین استفاده شوند، وقتیکه ما راجع به امریکا صحبت میکنیم و به ما امکان پیشگویی بهتر حوادث فراهم می سازد که بطور ناگهانی میتوانند به شکست تدریجی و شدید مبدل گردند.

زمانیکه فروپاشی اتحاد شوروی صورت گرفت، همه عکس العمل یکسان داشتند:« کی میدانست»؟ اما، من میدانستم. من صحبت با یک دوکتور را که اپندکس من را در تابستان سال 1990 عملیات کرد، بسیار خوب به خاطر دارم. او از من پرسید که با جمهوری های شوروی، به ویژه ارمنستان، چه واقع خواهد شد. من پاسخ دادم که آنها طی مدت کمتر از یک سال بعد مستقل خواهند شد.

او حیرت زده شده بود. من چند ماه در رخصتی بودم. و فکر میکنم که با عین درجه دقت راجع به شکست امریکا صحبت کرده میتوانم.

احتمالاً، من در زمان لازم و در محل لازم قرار داشتم و من میخواستم بدانم که من چگونه همه چیز را با چنین دقت پیشبینی میکنم. من در آن وقت با الکترونیک اندازه گیری و جمع آوری معلومات برای تجارب در باره فزیک انرژی عالی کار میکردم، نه با شوروی شناسی. تابستان قبل از فروپاشی اتحاد شوروی را من در لیننگراد سپری کردم، جای که بزرگ شده بودم و تصور بسیار خوب راجع به این داشتم که در اتحاد شوروی چه میگذرد.

در این وقت جمع کارشناسان حرفوی روسی که در موسسات مختلف حکومتی در واشنگتن، در فوندها و پوهنتون های امریکا کار میکردند، نمی دانستند که چه چیز را میتوان انتظار داشت.

من گمان میکنم که الگاریتم معین وجود دارد: اگر کار شما به موجودیت بعدی X وابسته باشد و اگر موجودیت این X به زودی از بین میرود، پس شما علاقمندی زیادی به پیشبینی نمودن این حادثه ندارید. و برعکس، اگر شما د با دقت از بین رفتن ناگهانی X را پیشبینی کرده میتوانستید، پس آن وقت شما به حد کافی هشیار می بودید، تا از قبل عرصه فعالیت خود را تغییر میدادید، به خاطریکه شما بیش از این نمی توانستید در مورد مسایل X کارشناس باشید و نظر شما نادیده گرفته خواهد شد. مردم فکر خواهند کرد که شما را از کار بسیار خوب برکنار کرده و حالا شما خشمگین و غیرعینی می باشید.

حالا من عین پدیده را در بین کارشناسان روسی در امریکا مشاهده میکنم: آنها حتی تصور هم کرده نمی توانند که پدیده که آنها تمام عمر مطالعه میکردند، از بین میرود و بی اهمیت میگردد. یا، شاید، تصور کرده میتوانند اما، با درک نمودن این، می ترسند که آنها را بیش از این به تاک-شو دعوت نمی کنند.

چون ما تجربه فروپاشی شوروی داریم، پس ما برای این شکست، نسبت به امریکایان بهتر آماده هستیم.

این مساله تحصیلات نیست: آنهایی که انکشاف حوادث را دقیقاً پیشبینی میکنند، میتوانند در ماشین کوفته قرار نگیرند، در حالیکه، مانند دیگران در نیشه مواد مخدر قرار ندارند و مواد راجع به تیرباران های کتلوی و حوادث دیگر وحشتناک را مانند گذشته شایسته نشر در روزنامه ها میدانند.

این تجربه امکان تعیین نمودن برخی مقدمات را فراهم می سازد که در آن زمان بوجود آمده بودند و امروز بوجود می آیند. من حالا میخواهم راجع به چهار مورد از جمله آنها صحبت نمایم:

1.از دست دادن متحدین

2. دشمنی فروکش میکند

3. ایدیولوژی اهمیت خود را از دست میدهد

4. وضعیت نظامی تضعیف میشود

همه این نشانه های شکست امریکا همین حالا بوجود می آیند. مانند حادثه فروپاشی شوروی، برای هرکدام از این تمایلات دوره معین به پختگی رسیدن وجود دارد که میتواند یک یا دو سال طول کشد که در جریان آن هیچ چیزی خاص رخ نمی دهد، اما وقتیکه پروسه خاتمه می یابد، پس همه چیز راساً و در تمام جهات تغییر میکند.

1.پیمان ها

بعد از فروپاشی اتحاد شوروی مناسبات دوستانه تدریجاً بدتر شده رفت و بعداً به دشمنی مبدل گشتند. قبل از فروپاشی پرده آهنین بین اروپای شرقی و غربی اعمار میشد. سه دهه بعد از آن بین روسیه و کشورهای بالتیک، پولند و اوکراین ساخته میشود.

عین کار حالا در مناسبات امریکا و اتحادیه اروپایی رخ میدهد. در همکاری آنها نشانه های تشنج بوجود آمده، چون واشنگتن سعی می ورزد مانع همگرایی اروپا و بخش باقیماند یوریشیا گردد.

© REUTERS / John MacDougallچهار نشانه که به فروپاشی شوروی منجر شد، به شکست امریکا اشاره میکند
چهار نشانه که به فروپاشی شوروی منجر شد، به شکست امریکا اشاره میکند - اسپوتنیک افغانستان
چهار نشانه که به فروپاشی شوروی منجر شد، به شکست امریکا اشاره میکند

2. دشمنی

در طول تمام جنگ سرد امریکا دشمن سوگند خورده اتحاد شوروی بود و هرگونه تلاش های واشنگتن در مورد دادن مشوره یا تمحمیل نمودن شرایط خود با عکس العمل شدیدالحن و انتقاد ایدیولوژیکی مسکو مواجه میشد: تجاوزگر امپریالیستی بازگشته، به آن توجه نه کنید. این لحن تلقین اخلاقی در طول مدت زمان حیرت انگیز کار میداد و تا زمان اثرگذار بود، تا اتحاد شوروی بر پیروزی های خاطرانگیز در فضا، در عرصه های تخنالوژیکی، در علوم و طبابت، در پروژه های بین المللی و بشری دست می یافت، اما، با فرارسیدن عهد رکود این به چیز بی مفهوم مبدل گشت.

بعد از فروپاشی شوروی مصوونیت علیه مرض امریکایی از بین رفت. اتحاد شوروی به 15 کشور مستقل تجزیه شد و از هر طرف «کارشناسان» و «مستشاران» غربی هجوم آوردند. بسیاری ها شاهد عینی حوادث سال های 1990  و آنچه می باشند که در ساحه بعد شوروی می گذشت.

به عین ترتیب که گورباچیف با اتحاد آلمان و خروج نیروهای شوروی از آلمان شرقی موافقه کرد، ترامپ آماده است کوریا را باهم متحد سازد و نیروهای امریکایی را از کوریای جنوبی خارج سازد. به عین ترتیب که سقوط دیوار برلین با خاتمه «امپریالیزم» شوروی مصادف بود، لغو زون غیرمیلیتاریستی کوریا به معنی خاتمه امپریالیزم امریکا خواهد بود.

© AFP 2023 / Saul Loeb نامه تازه کیم جونگ اون به ترامپ
نامه تازه کیم جونگ اون به ترامپ - اسپوتنیک افغانستان
نامه تازه کیم جونگ اون به ترامپ

3. ایدیولوژی

© Sputnik / Mihail Kutuzovتمرکز ثروت در دست برگزیده گان – دموکراسی را تهدید میکند
تمرکز ثروت در دست برگزیده گان – دموکراسی را تهدید میکند - اسپوتنیک افغانستان
تمرکز ثروت در دست برگزیده گان – دموکراسی را تهدید میکند

ایدیولوژی در امریکا هیچگاهی مانند نظریات جدی کمونیزم در اتحاد شوروی نقش تعیین کننده نداشت، ولی، مخلوط تبلیغ دموکراسی، کاپیتالیزم، تجارت آزاد و سلطه نظامی در زمان خود نفوذ بس بزرگ داشت. وقتیکه امریکا بیش از این موقف دولت بزرگ صنعتی را از دست داد و آن را به جرمنی، جاپان و چین وگذار نمود و قروض خارجی آن به رقم عظیم سرسام آور رسید و بعد از مدت معلوم شد که سربازان امریکایی باید با خون خود بهای حق استثنایی چاپ پول بپردازند، نقش امریکا در جهان با زوال مواجه گردید.

© Flickr / AK Rockefellerچهار نشانه که به فروپاشی شوروی منجر شد، به شکست امریکا اشاره میکند
چهار نشانه که به فروپاشی شوروی منجر شد، به شکست امریکا اشاره میکند - اسپوتنیک افغانستان
چهار نشانه که به فروپاشی شوروی منجر شد، به شکست امریکا اشاره میکند

4. میلیتاریزم

خروج قطعات محدود شوروی از افغانستان تا حدی مقدمه فروپاشی اتحاد شوروی محسوب میشود. قبل از این راجع به «وجیبه انتیرناسیونالیستی» اردوی سرخ و امن ساختن جهان برای انکشاف سوسیالیستی صحبت میکردند. بعد از این خود نظریه سلطه نظامی از بین رفت و مداخله در کشورهای دیگر، مانند مداخله سال 1956 در هنگری و در سال 1968 در چکوسلواکیا که در آن وقت هنوز ممکن بود، دیگر تصور شده نمی توانست.

© Sputnik / Aleksander Graschenkovضمیر کابلوف: نباید در امور دول دیگر مداخله کرد
ضمیر کابلوف: نباید در امور دول دیگر مداخله کرد - اسپوتنیک افغانستان
ضمیر کابلوف: نباید در امور دول دیگر مداخله کرد

امریکا هنوز توان شر رساندن دارد، ولی روشن است که سلطه نظامی آنها در تمام سیاره ناممکن است. نیروهای مسلح امریکا مانند گذشته بس بزرگ اند، ولی آنها تضعیف شده اند.

هیچ یک از ماجراجویی های امریکا به آن چه که به امریکا جهان را به آن شکل به خاطر می آورد، طوریکه آنها در ابتدا تصور میکردند، منجر نشد: افغانستان به منشای تروریزم و کارخانه تولید مواد مخدر مبدل گشته است؛ عراق را شیعه یان تصرف کردند که نفوذ آنها از بحر هند تا بحیره مدیترانه گسترش یافته است.

در جهان پایگاه های نظامی امریکا قرار دارند. آنها باید به سلاح گسترش حاکمیت امریکا در تمام کره زمین مبدل می گشتند، ولی اکثریت آنها با ظهور سلاح فوق العاده دقیق باشعاع فعالیت زیاد، دفاع بسیار قوی ضد هوایی و وسایل جنگ رادیوالکترونی خنثی شدند. این پایگاه های زیاد بی فایده هستند.

این تحلیل را میتوان به مثابه تحقیق تاریخی بررسی کرد که با قضاوت های عملی و روزمره مربوط نیستند. ولی من فکر میکنم که این در هرصورت ارزش تطبیقی دارد. اگر اتباع اتحاد شوروی از قبل میدانستند که در سال های 1990 با آنها چه رخ خواهند داد، آنها طوری دیگر عمل میکردند و از بسیاری حوادث فاجعه بار شخصی جلوگیری کرده میتوانستند.

 

نوار خبری
0
برای شرکت در گفتگو
ورود به سیستمیا ثبت نام کنید
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала